فتحالله، گردان یکی از گردانهای لشکر ۵ نصر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از استان خراسان
با شروع جنگ تحمیلی ایران و عراق (31 شهریور ۱۳۵۹-29 مرداد ۱۳۶۷)، مردم خراسان شمالی در قالب نیروهای نظامی، انتظامی، اصناف، سازمانها، ادارات، داوطلب و بسیجی در دفاع مقدس حضور داشتند (خراسان شمالی در دفاع مقدس، ص ۱۹). باتوجهبه یکپارچگی خراسان بزرگ در آن دوران، نیروهای استان با حضور در تیپهای لشکر ۵ نصر* سپاه پاسداران شامل گردانهای فتحالله،* نصرالله،* رسولالله،*حبیبالله، ثارالله*، فجر، نبیالله، یدالله، امام حسین (ع)، ادوات* و لشکر ویژه شهدا به فرماندهی سردار محمود کاوه(11 شهریور ۱۳۶۵ عملیات کربلای ۲، منطقۀ حاج عمران) و تیپ یکم ارتش (لشکر ۷۷ خراسان)* مستقر در بجنورد* و سایر نیروهای ارتش حماسهها آفریدند (همان، ص۱۹).
اوایل جنگ (آبان ۱۳۵۹)، اولین نیروهای داوطلب در شهرستان شیروان* به صورت خودجوش و بدون سازماندهی برای مقابله با نیروهای عراقی به محل اعزام نیرو، واقع در پایگاه مسجد جامع در میدان انقلاب مراجعه کردند و اعزام شدند. آن زمان سازماندهی منسجم و خوب نبود (پورعظیمی، علی ... ، ص ۱۳ و ۲۲) ولی با گذشت زمان دسته، گروهان، گردان، تیپ و لشکر شکل گرفت تا بتواند جلوی پیشروی دشمن را با نظم و اقتدار بگیرند (همان، ص ۱۴ و ۲۶).
در نیمه دوم سال ۱۳۶۴ش از شهرستان شیروان و حومه آن، دو گردان به نام فتحالله و قدرتالله تشکیل شد (همان، ص ۶۹). در همان سال در منطقۀ ایلام، به دستور فرمانده لشکر ۵ نصر«محمدباقر قالیباف»، سیدجعفر جعفری بهعنوان فرمانده گردان فتحالله معرفی شد و دستور شکلگیری کادر اداری، سازماندهی و جذب بسیجیان به او ابلاغ گردید (همان، ص ۲۷). با وسیله نقلیهای که در اختیار جعفری گذاشتند او به شیروان برگشت و به فراخوانی تعدادی از نیروهای کادر سپاه و جذب نیروهای بسیجی از شهرستان شیروان پرداخت. در مدت کوتاهی نزدیک به ۶۰۰ نفر نیروی بسیجی شامل دانشآموز، کارمند، کارگر، بازاری جذب و سازماندهی کرد و پس از انجام مقدمات لازم به سپاه هشتم مشهد و سپس منطقۀ ایلام اعزام شدند (همان، ص ۱۴و ۲۷ و ۲۸).
فرماندهان گردان و مسئولیتها در سال ۱۳۶۴ش: سیدجعفر جعفری، فرمانده گردان؛ موسی عوض-زاده، معاون اول گردان؛ سیدمحمدجلالی، معاون دوم گردان؛ سیدحسین رحیمزاده، فرمانده گروهان اول؛ سیدابراهیم آسایش، فرمانده گروهان دوم؛ سیدعیسی موسوی، فرمانده گروهان سوم؛ علیاکبر علیآبادی، دستیار گردان؛ سیدعظیم عظیمی فر، تدارکات. گردان فتحالله باتوجهبه روحیه خاصی که داشت همیشه به عنوان یک گردان خطشکن مطرح بود (همان، ص ۲۸).
از جمله مأموریت محوله به گردان فتحالله؛
عملیات والفجر ۸: این عملیات در ساعت ۲۲ مورخ ۲۰ بهمن ۱۳۶۴ در منطقۀ فاو عراق در وسعتی بالغ بر ۸۰۰ کیلومتر با رمز«یا فاطمه الزهرا (ص)» آغاز شد. (اطلس جنگ ایران و عراق، ص۷۴؛ پوراحمد، احمد ... ، ص ۲۳۷).
این عملیات در ۳ دی ۱۳۶۵ در ساعت ۲۲:۳۰ با رمز « یا محمد رسول الله» با هدف انهدام نیروهای دشمن در منطقۀ عملیاتی غرب اروند (جنوب خرمشهر) آغاز شد (همان، ص ۳۱۲).
باتوجهبه نوع عملیات، نیروهای گردان آموزشهایی از قبیل: غواصی، عبور از رودخانه، جنگهای چریکی در نخلستان را به مدت سه ماه میگذرانند، گردان فتحالله در این عملیات آخرین گردانی بوده که وارد عمل میشود؛ اما در زمان پیشروی برای تصرف اهداف تعیین شده بهمدت یک روز در محاصره دشمن قرار میگیرد که با تلاش گردانهای نصرالله و قدرتالله که از ارتفاعات گوجار و اولاقلو وارد عمل شده بودند قسمتی از خط دشمن را شکسته و گردان فتحالله را از محاصره خارج میکنند (پور عظیمی، علی ...، ص ۲۹).
عملیات کربلای ۴: این عملیات در 30 دی ۱۳۶۵ با رمز «محمد رسول الله» در ساعت ۲۲:۳۰ دقیقه با هدف انهدام نیروهای دشمن در منطقۀ عملیاتی غرب اروندرود (جنوب خرمشهر) آغاز شد (پوراحمد، همان، ص ۳۱۲).
کربلای ۵: این عملیات در ساعت ۱ بامداد در ۱۳۶۵ با رمز «یا زهرا (س)» با هدف تصرف شلمچه و پیشروی به سوی بصره در منطقۀ عملیاتی شلمچه آغاز شد (پوراحمد، همان، ص ۳۳۶).
بیتالمقدس ۲: این عملیات در ۲۵ دی ۱۳۶۶ در جبهۀ شمالی: سلیمانیه - ماووت با رمز «یا زهرا (س)» آغاز شد (اطلس جنگ ایران و عراق، ص ۹۷).
خط پدافندی جزیره مجنون جنوبی: (9 فروردین ۱۳۶۷).
خط پدافندی سهراه حسینیه (2 آبان ۱۳۶۷) و در منطقۀ مهران بوده است (پورعظیمی، همان، ص ۲۹ -56)
شهرهایی که گردان فتحالله در آن حضور داشت: شیروان، بجنورد، اهواز، حمیدیه، خرمشهر، دوکوهه، دارخوین، بانه، ایلام، میاندوآب، کوشک، طلاییه، فاو، مهران، جزیره مجنون جنوبی، کردستان، اُشنویه، تایباد، تربتحیدریه، تربتجام و فریمان بوده است (همان، ص ۵۸).
عملیات کربلای ۴ بسیار پیچیده و دشوار بود. به همین دلیل با استعداد ۵ گردان به خط دشمن حمله شد؛ گردان فتحالله به فرماندهی سیدجعفر جعفری؛ گردان نصرالله، به فرماندهی رجبعلی محمدزاده (26مهر۱۳۸۸، سرباز، سیستان و بلوچستان)؛ گردان ولیالله، به فرماندهی محمدیانی، و دو گردان دیگر که یکی از آنها به فرماندهی برادر ستوده بود (همان، ص ۲۹). در این عملیات آخرین گردانی که وارد عمل شد فتحالله بود. زمانی که گردان فتحالله برای بازپسگیری مناطق تصرف شده پیشروی میکرد، به محاصره دشمن درآمد و یک روز کامل به طول انجامید. با تلاش گردان نصرالله و قدرت الله که از ارتفاعات گوجار و الاغلو وارد عمل شدند قسمتی از خط دشمن شکسته و فتحالله از محاصره نیروهای عراقی خارج شد. با استراحت کوتاهی بعد از عملیات کربلای ۴، گردان خود را برای عملیات کربلای ۵ آماده میکرد؛ ولی به مصلحت و برنامهریزیها به مدت سه ماه در منطقۀ جزیره مجنون مأموریت یافت (همان، ص ۳۰). بعد از مأموریت در جزیره مجنون، گردان رسولالله از بجنورد به فرماندهی رشید محمدی، جایگزین گردان فتحالله شد (همان، ص ۳۱).
این گردان جهت آزادسازی منطقۀ مهران، به این منطقه عزیمت کرد که با کمک سایر گردانها به آزادسازی مهران منجر شد. در خط پدافندی جزیره مجنون، فرماندهی گردان به موسی عوضزاده انتقال یافت (همان، ص ۳۱). دستور عزیمت به سفلهی عراق و شناسایی ارتفاعات اولاغلو به گردان فتحالله ابلاغ شد. با حرکت گردان و مستقر شدن در تنگه گوجار و اولاغلو، بلدوزرها شروع به کار کردند و جناح چپ و راست را تیغ زدند. آتش دشمن زیاد شد؛ ولی نیروها مقاومت و فعالیت نیروهای مهندسی تعطیل نشد. روز بعد سردار قانعی جهت بازدید خط به منطقۀ آمد، با دیدن موقعیت حفظ شده، نیروهای گردان را مورد تشویق قرار داد و ده روز تشویقی به گردان داد (همان، ص ۳۲).
با تحویلگرفتن گردان از موسی عوضزاده، بعد از تجدید قوا و تکمیل ظرفیت، در تاریخ ۹ فروردین ۱۳۶۷ به فرماندهی رجبعلی خیبری به دوکوهه اهواز اعزام شد که پس از مدت کوتاهی، مأموریت حضور در فاو را یافت (همان، ص ۳۳).
چارت گردان و مسئولیتها در ۱۳۶۷ش: رجبعلی خیبری، فرمانده گردان؛ بهمن پارسا (4 تیر۱۳۶۷، جزیره مجنون (فرهنگ اعلام شهدا استان خراسان شمالی، ص۴۸))، جانشین گردان؛ محسن رهی، معاون گردان؛ سیدعیسی موسوی، فرمانده گروهان اول؛ معاون گروهان، محمد انصاری؛ حسنعلی ایزدی (4 تیر ۱۳۶۷، جزیره مجنون عراق (همان، ص ۳۰))، فرمانده گروهان دوم؛ معاون گروهان، امانالله امانزاده؛ معاون گروهان، اللهنظر نورمحمدی؛ محمد بهروزه، فرمانده گروهان سوم؛ عبدالله خدمتگزار، معاون گروهان؛ نوروز شاهولایتی (4 تیر ۱۳۶۷، جزیره مجنون عراق (همان، ص ۱۴۵))، فرماندهان دسته؛ محمد محمدی، عباس صدقی، شیرویه ترشیزی؛ سیدمحمد جلالی و مهدی باغبان (شهید)، مسئول تعاون گردان؛ محمد زارع (4 تیر ۱۳۶۷، جزیره مجنون عراق (همان، ۱۲۹))، ابراهیم بابایی، عبدالله غلامی، پیک گردان؛ غلامرضا وحدتی، مسئول تدارکات؛ باقری و اسماعیلی (شهید)، روحانیون گردان (نقش گردان فتحالله در دفاع مقدس، ص ۳۴ - 35).
با رسیدن به فاو اطلاع دادند که فاو به دست عراقیها افتاده، گردان مجدداً به پادگان شهید برونسی اهواز برگشت. بعدازمدتی به گردان ابلاغ شد که مأموریت به جزیره مجنون دارد. با ورود آنجا خط پدافندی از موسی عوضزاده تحویل گردان شد. نیروهای عراقی بدون وقفه گلولههای خمپاره بر روی خط میزدند که در همان لحظات اول به فرمانده گردان رجبعلی خیبری، ۲۰ ترکش اصابت کرد (همان، ص ۳۵). او به عقب برگردانده شد. بهمن پارسا معاون اول، فرماندهی گردان را به عهده گرفت؛ ولی بعد از مدت کوتاهی فرمانده خیبری به منطقه برگشت (همان، ص ۳۶).
در این عملیات محمد زارع، بهمن پارسا، مهدی باغبان و شیرزاد دواطلب شهید شدند. سیدرضا جلالی، رضا وحدتی، الله نظر محمدی، رمضان حمیدی، سیدخلیل ولی زاده، حسین هفت چنگی اسیر و ابراهیم بابایی و تعدادی دیگر مجروح میشدند (همان، ص ۳۷ -40 - 43).
پس از پذیرش قطعنامه (28 تیر ۱۳۶۷)، گردان فتحالله که در پادگان شهید ولی الله چراغچی مستقر بود به فرماندهی سیدجعفر جعفری به سهراه حسینیه در خط پدافندی منتقل شد. در سمت چپ خط گردان رسولالله به فرماندهی رشید محمدی و سمت راست آن گردان الحدید قرار داشت.
با ادغام دو گردان فتحالله و قدرتالله، تمام ۵۰ نفر نیروی کادر در قالب یک گردان به نام فتحالله، سازماندهی و زیرمجموعه تیپ ۲ پیاده حضرت جوادالائمه (ع) لشکر پیاده ۵ نصر گردید.
بعد از آن گردان فتحالله مأموریت یافت به سهراه حسینیه مسیر اهواز- خرمشهر منتقل شود، در ۲۲ شهریور ۱۳۷۲ به عقب تیپ برگشت. ۱۳۷۴ش تا نیمه اول ۱۳۷۶ش به منطقۀ غرب کشور، ارتفاعات مرزی اشنویه مأموریت پیدا کرد تا در مناطق شاهوانه و شیخان، انسداد مرزها را پوشش دهد (همان، ص ۴۵) و ارتفاعات ناویه خان، قله تزورک و پورک را کنترل تا امنیت در منطقۀ برقرار گردد. در نیمه دوم سال ۱۳۷۶ش گردان دوباره به عقبه تیپ برگشت.
در نیمه اول سال ۱۳۷۷ش تا پایان ۱۳۸۰ش به شرق کشور در منطقۀ تایباد برای تأمین امنیت مرزها و مقابله با اشرار مأموریت یافت. هر شب کمین اشرار و قاچاقچیان جز برنامهی گردان بود که از روستای موسیآباد شروع و تا شاگرد جنوبی که آخرین پاسگاه بود ادامه داشت (همان، ص ۴۶).
بعد از مدتی نیروهای ارتش در منطقۀ مستقر شدند و گردان فتحالله به طرف فریمان، تربتحیدریه و تربتجام نقلمکان کرد که با این حرکت مثلث امنیتی در منطقۀ برقرار شد. در سال ۱۳۷۶ش در محل استقرار گردان که در میدان ترهبار تربتجام بود، غلامحسین جنگجوشجاع فرمانده گردان معرفی شد. گردان فتحالله سال ۱۳۸۱ش به عقبه تیپ در بجنورد برگشت. در ۱۳۸۲ش علیرضا باقری به عنوان جایگزین جنگجو شجاع معرفی و فرمانده گردان فتحالله شد.
با بازنشسته شدن مسئولان گردان در ۱۳۸۲ش گردان دچار افت شدیدی شد؛ ولی در ۱۳۸۷ش نیروهای جدید به گردان معرفی شدند که شرایط بهتر شد. در همان سال فرماندهی گردان به برادر حمیدی واگذار شد. بعد از مدتی به دلایل ساختاری و گذر زمان، نیروهای گردان فتحالله در ردههای دیگر ادغام شدند (همان، ص ۴۷).
مآخذ: پوراحمد، احمد، به اهتمام حسن رسولی منفرد- تهران: صریر، جغرافیای عملیات ماندگار دفاع مقدس۱۳۸۶، پورعظیمی، علی، به کوشش تحقیقات اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس خراسان شمالی، نقش گردان فتحالله در دفاع مقدس، تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، ۱۳۹۵؛ جلالدوست، سعادت علی، خراسان شمالی در دفاع مقدس، بجنورد: بیژنیورد، ۱۳۹۲؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، اطلس جنگ ایران و عراق (فشرده نبردهای زمینی ۲۱ شهریور ۱۳۵۹-1367)، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۸۷.
/محمد حسن نیر، سلیمان حسن زاده/